▪️ نامش #سعید_محمدی و ۲۱ ساله اهل شهرستان اسلام آباد غرب استان کرمانشاه بود، او ورزشکار و کشتی گیر بود،سعید همیشه میگفت: «یعنی میشه اینا یه روز برن و ما یه زندگی راحت داشته باشیم؟» روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در جریان اعتراضات مردمی هنگامی که مادرش را به بازار رساند به او گفت « سعید برگرد اینا نامردن میکشنت» اما سعید گفت « بذار بکشن تا چهارتا جوون پشت سر من بتونن راحت زندگی کنن» و این آخرین باری بود که صدای سعید شنیدن میشد، پس از ساعاتی نیروهای بسیج به سعید حمله میکنند تا او را بازداشت کنند و او موفق به فرار می شود اما همان لحظه از بالای ساختمان فرمانداری به او شلیک می کنند ، او دوباره بلند می شود و اینبار گلوله به پشت سرش اصابت می کند و کشته می شود، او را ۳ مهر در مزارستان باغ رضوان اسلام آباد غرب به خاک سپردند.