رامین پوراندرجانی

«مرگ پایان زندگی نیست من یاد گرفتم که گاهی باید ایستاد و جنگید ...»

رامین پوراندرجانی

به مناسبت سالروز کشته شدن پزشک کشیک کهریزک، جاویدنام دکتر #رامین_پوراندرجانی🕊️🕯️:

رامین متولد ۱۹ خرداد ۱۳۶۲ و اهل تبریز بود، او در سال ۱۳۷۳ در سازمان ملی استعدادهای درخشان پذیرفته شد و در سال۱۳۸۰ با رتبه ۱۰۶۹ کشوری در دانشگاه اردبیل پذیرفته شد، وی به عنوان پزشک وظیفه نیروی انتظامی از اردیبهشت ۱۳۸۸ مأموریت یافت تا به طور هفتگی به بازداشتگاه کهریزک اعزام شده و بیماران زندانی را معاینه و معالجه نماید، در جریان وقایع پس از اعتراضات سراسری ۸۸، چهار بار به سوله کهریزک اعزام شد!

نزدیکان رامین می گویند که او پیش از مرگ جزئیاتی از نحوه شکنجه بازداشت شدگان کهریزک را افشا کرده بود و در جلسه ای با حضور اعضای کمیته ویژه رسیدگی به وضعیت آسیب دیدگان حوادث پس از انتخابات و برخی از نمایندگان کمیسیون امنیت ملی مجلس، جزئیات جنایات کهریزک و کشته شدن محسن روح الامینی را فاش کرده بود و پس از آن نیز به شدت نسبت به امنیت جانی خود نگران بود.

مسعود علیزاده می گوید وقتی برای تکمیل پرونده به دفتر آقای حسینی بازپرس پرونده کهریزک رفته بود رامین پوراندرجانی را به همراه پدرش ملاقات کرده بود که بسیار هم مضطرب بود، به او گلایه کرده بود که چرا برای معاینه به قرنطینه نیامده بود و امیر جوادی فر را به بیمارستان اعزام نکرده؟ رامین همانجا به او گفته بود که وقتی حال وخیم امیر را دیده بود در تماس تلفنی از سرهنگ کمیجانی خواستار اعزام امیر جوادی‌فر به بیمارستان شده بود اما کوچکترین توجهی به حرف های او نداشته!و جز چند قرص مسکن دارویی برای تجویز نداشته! او و پدرش به مسعود علیزاده گفته بودند که در کنار خانواده های کشته شدگان و مجروحان خواهند بود و با آنها همکاری خواهند کرد. بازداشتگاه کهریزک نام شکنجه‌گاهی در شهر سنگ از توابع شهرری استان تهران است که در دوران فرماندهی محمدباقر قالیباف بر نیروی انتظامی تأسیس و طی چندین سال در عملیات‌های مختلف از جمله تخریب محله خاک سفید مورد استفاده قرار گرفت!

رامین از اینکه در کهریزک بود رنج می کشید و تلاش کرده بود که منتقلش کنند اما در این جهنم گیر کرده بود، آن زمان سردار رادان با تیم اش و چندین نماینده مجلس به کهریزک آمدند و بازداشتی های قرنطینه ۱و۲ را به حیاط می فرستادند و با لوله های پی وی سی و چوبی تا سر حد مرگ کتک می زدند، به او اجازه نمی دادند که نبض آنها را بگیرد که آیا زنده اند یا نه؟ و مأموران نیروی انتظامی با پوتین نبض کسانی که زیر شکنجه از هوش رفته بودند را می گرفتند و اگر تشخیص می دادند که مرده است او را داخل گونی های سفید می گذاشتند و اگر زنده هم بود در همان گونی های سفید جانشان را از دست می دادند! کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک و نظام دوست دفتر دار سرتیپ رجب زاده فرماندار و نیروی انتظامی تهران بارها رامین را تهدید کردند که اگر اسم مقاماتی که در کهریزک می آمدند و شکنجه می کردند را بگوید او را از بین می برند و از ادامه زندگی باز خواهد ماند، حتی چند روز او را بازداشت کردند تا باکسی صحبت نکند!

سعید مرتضوی رامین را به دفترش دعوت کرده بود و از او خواسته بود که برگه ای را امضا کند که بگوید افراد کشته شده بر اثر بیماری مننژیت جان باخته اند، اما رامین با وجود همه فشارها و تهدیدها نامه را امضا نکرد و در لاپوشانی جنایت شریک نشد!

سرانجام در ۱۹ آبان ۱۳۸۸ پیکرش را در خوابگاه نیروی انتظامی محل خدمتش یافتند، پدرش می گوید رامین را صحیح و سالم تحویل سربازی دادند و زنگ زدند گفتند پسرش تصادف کرده و او را به تهران فراخواندند، اما پیکر رامین را در داخل بهداری محل خدمتش پیدا کردند، سپس لاپوشانی جنایت شریک نشد!

سرانجام در ۱۹ آبان ۱۳۸۸ پیکرش را در خوابگاه گفتند بر اثر سکته قلبی درگذشته است اما سرانجام علت مرگ او را مسمویت غذایی و خودکشی اعلام کردند! پدرش می گوید شب قبل با او مکالمه تلفنی داشته و خیلی حالش خوب بود! اما او خودکشی نکرده بود و پیداست که مسؤلان رده بالای نیروی انتظامی و امنیتی او را کشتند و صدایش را بریدند تا جنایت هایشان در بازداشتگاه کهریزک از زبان رامین برملا نشود، او می دانست که با گفتن حقیقت کشته خواهد شد ولی شرافت و وجدانش را نفروخت و دستش را به خون جوانان وطن آلوده نکرد و نامش جاودانه شد🕊️

#IRGCterrorists